سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رستگاری انسان

  به به...

از آنجائیکه هدف از بعثت انبیاء ،رساندن انسان به" مکارم اخلاق"و یا "متخلق شدن انسان به اخلاق الله " بوده است لازم است که بندگان خدا صفات خدارا در خود جایگزین کنند.مثلا  اینکه خدا رحمان است، سبحان ،صمد ، احد و.... بنده اش نیز همواره سعی نماید آن صفات سازنده و زیبا را در خود جایگزین نماید. زیرا که پیامبر اکرم(ص) فرموده است :من برای مکارم اخلاق مبعوث شده ام و در جای دیگر فرموده " تخلقوا باخلاق الله "
مثلا: اگر خدا صمد است بنده اش نیز  بایستی سعی کند روح بی نیازی را در خود تقویت کند.به قول مولوی:
مسلم استی بی نیاز از غیر شواهل عالم را سراپا خیر شو
چون علی در ساز با نان شعیرگردن مرحب شکن خیبر بگیر
ویا از آنجائیکه خداوند "لم یلد و لم یولد" است بنده اش نیز به قول مولوی:
فارغ از باب و ام و اعمام باشهمچو سلمان زاده اسلام باش
ویا در مورد "ولم یکن له کفوا احد"
رشته ای با لم یکن باید قویتا تو در اقوام بی همتا شوی
آنکه ذاتش واحد است و لاشریک بنده اش هم در نسازد با شریک

بحث توحید با یکی از دوستان مرا به یاد شعار صدر اسلام انداخت که پیامبر اکرم (ص) فرمود : "قولوا لا اله الالله تفلحوا"یعنی به همه الهه های دروغین "لا" (نه) بگویید تا به فلاحت برسید. تفلحوا از فلاحت یعنی رستن ، روئیدن . بذری که در زمین کاشته می شود، املاح و آب را از  زمین جذب کرده  ریشه خودرا محکم نموده و به همه موانع راهش "نه" گفته تمام خاک و خاشاک را از جلوراهش کنار زده به فضاری آزاد راه یافته تا از نور خورشید استفاده نموده و اوج بگیرد و بالا بیاید و شکوفا شده و گل و میوه دهد . انسان نیز بایستی عقیده و بینش و بصیرت دینی خودرا محکم نموده و از امکانات  و مواهب خدادادی خوب به اندازه و بجا استفاده کرده و به همه موانع راه تکاملی اش که در واقع خدایان دروغین هستند و انسان را مسخ و محدود می کنند ، مانند : مقام پرستی ، شهرت پرستی ، شهوت پرستی ، پول پرستی ،شخصیت پرستی ، خود پرستی و....به همه اینها "لا" بگوید تا رستگار شده و به فضای "توحید" و فلاحت راه یافته و شکوفا شود.


عید غدیر بر همه مسلمین حقیقتجوی جهان و تشنگان عدالت مبارک باد

واقعه غدیر، در جاده های رنگی تاریخ همچنان جاری است و هر ساله تکرار آن، همسفر جانهای پر عطش. هنوز جای پای ابرهایی که از برکه خم گذشتند، درخشان است و صدای قلب تاریخ را می توان شنید. اکنون خورشیدی مهربان، در قلب زمین، برهوتی عطشناک، بر بلندای خم ایستاده است و تنها بارش باران سکوت، خنکای خم است و این ندا چنین طنین انداز می شود: «ماه آخرین را انکار نمی توانید، کدامین تن را ادعای رسالتی است؟ کدامین تن از شما پیراهن سبز در مشت دارد که گفتن نمی تواند» ....و آنگاه دستان امین و پاسدار خورشید همسو شده و اینچنین جاودانه می ماند:
...من کنت مولاه فهذا علی مولاه...

میان آفتابی و خورشید جدایی نیست، میان یک و دو، تا دوازده هم جدایی نیست، آخرینشان دست امیدی است. اینک خورشید سبز ولایت چون نگینی می درخشد. امروز همه در شادی، یک حیات دست می افشانند. آغازی گرم و روز محو غبار گمراه کننده؛ امروز روئیدن آفتاب و طمع پرلذت ریاست طلبان که در بستر وسیع ذهنی بی رنگ، به ننگ هزار ساله را یدک می کشند. هجوم نقشه شومی با خنده زشت رویی در پیش رو است. چشمانی به گودی تاریکی چاه عمیق و سرخی آتش جهنم... صدای قدم هایی که در حسادت جان می گیرد و هم آغوشی خفاشان بر جولان در صحنه تاریخ آندم که زمان درنگ کرد، شیارهای تازیانه قوی بود که فرو نمی نشست در سینه شکسته و پر درد کوثر و کم کم برکه به فراموشی سپرده می شد و حیدر در خلوت جمعی قدم می نهاد که اگر درخت ها حرکت می کردند، قلب خاک ستمگر را می شکافتند و بذر سبز می نشاندند... اما خصم، ماهی های قرمز را به سالهای بی آبی سوق داد.
و ای تنها!.... که چه خاموش از جرعه اقیانوس نوشاندی و از آب گذشتی ... ای بزرگ .... نام تو .... تنهایت هستی می درخشد غدیر نه یک روز که یک تاریخ است. پیام غدیر، نه یک کلام که یک فرهنگ است، مخاطبان غدیر نه تنها حاضران مجلس سال دهم که تمام انسانها هستند. غدیر مشعلی است که در گذشته روشن شد تا مردم هر زمان در حال آن را به دست گیرند و راه آینده خود را بهتر ببینند. سخن غدیر «دیروز» گفته شد تا ما امروز آن را باز گوییم و راه فردا را از آن بجوییم.
زلال غدیر از برکه «خم» در وادی «حجفه» جاری شد تا در هر کوی و برزن، در اتاق تاریخ، تشنگان حقیقت را سیراب کند. از آن نبرکه جاودانه اقیانوسها جوشیدن گرفت که تا قیام قیامت، عطش زدگان، کویر خشک جهالت را به زلال هدایت می رساند و ابلاغ پیام غدیر در رأس «امر به معروف» جای دارد.
و چه نیکو پیامی دارد غدیر


میلاد امام هادی بر همه هدایت یافته گان مبارک باد

در حرکت نه چندان آرام زمان به گفتة اکثر مورخان ، چشم گیتی در سال 212 هجری قمری به جمال خورشیدی روشن می شود که چکیده فضیلت ، جوهره وجود وفیض مطلق است . مولودی که یادش آرام بخش دلها وپیامش آخرین امید ونهایت آرزوی دلدادگان به خدا میگردد.

آن مولود کسی جز علی النقی امام هادی (ع) نبود. آمد امام هدایتی که  روشنی بخش محفل بشری گردید وتشنگان حقیقت را از زلال هدایت که ریشه در وحی دارد  سیراب کرد .

امام هادی (ع) در بصریا ( روستایی در سه میلی مدینه ) از توابع مدینه به دنیا آمد ومکارم اخلاق ، شرافت ونجابت را چون دیگر ستارگان هدایت از خاندان نبوّت در خود جمع داشت.


عید قربان روز نزدیکی انسان به خدای رحمان بر همه عاشقان حقیقت مبا

آزمون بندگی

عید قربان روایت اوج مند زیباترین حکایت عشق آسمانی یک انسان الهی؛ فرجام نیک یک مناسک و آغاز یک راه؛ پایان رنج های سفر، شکل نهایی شوق، تن پوش های برابری، درس های برادری، با رقه های رحمت، لحظه های خاک ساری، هنگامه های برائت و آغاز راهی برای حفظ همه این ره یافت ها! فصلی برای همه این شکفتن ها و ترنمی برای آفریده شدن دوباره! عید بشارت های الهی و روزی برای باز یافتن خود گم شده انسان!
عید قربان یعنی بازگشت انسان به مقام تقرّب الهی که در سایه مبارزه با هواهای نفسانی و در پرتو تهذیب، خودسازی و بهره وری از فرصت های ناب به دست می آید! پایان عبادت ها ، رازها و رمزهایی برازنده در خود نهان دارند و از این روست که رمضان در منزل فطر، نماز با سلام، هفته با جمعه و حج با عید قربان به شکوفه می نشیند. قربان، عید شادمانه ای است که چون حسن ختامی زیبا، در پایان عزل معرفت حج آمده و به آن شکوهی بی کران بخشیده است. آنان که با دست رفاقت توفیق، راهی حرم بوده اند و مهمان مکه و مدینه و مروه و منا، اینک به هنگام عید قربان از سویی با مهر و لبخند از حلاوت عبادتی می گویند که به انجامش موفق بوده اند و از سویی دیگر از اندوهی که آوار دلشان شده و قصه سنگین فراقتی که غصه قلب هایشان!

صحرایی تفتیده، ریگ زاری خشک و بی آب و علف، لحظه هایی که به کندی می تپید و پدری که با پروردگارش میثاق و پیمانی داشت. برای پدر سخت است اگر خاری به پای فرزند خلد، ناگوار است اگر جان او را افسرده بیابد. پس بار خدایا! این چه پیمانی است که تو با پیامبرت بسته ای به نام مقدس خداوند را بر زبان می راند، خنجر بر حنجر اسماعیل می نهد و می فشارد و ناگاه از دل آسمان از پی برقی و رعدی، قوچی سپید، پای بر زمین می نهد. دوستی خدا گوارایت با دل ابراهیم!
عید قربان، حکایت آزمایش ابراهیم و اسماعیل و هاجر و تاریخ عبودیت است. سمبلی از تسلیم در برابر اوامر الهی، جشن تقرب به درگاه خداوند که جز در سایه بر یدن از همه تعلقات دامن گیر و رستن از همه وابستگی های ناروای دنیایی به انجام نمی رسد.
در آزمایش الهی قربانی، اسماعیل، نه تنها فرزند دل بند و حاصل عمری درد و امید و دل بستگی و هجران، بلکه «عمل صالح» ابراهیم است. در سنت قربانی، آدمی در آزمون الهی، با بریدن گلوی طمع و جدا ساختن اندکی از مال خود، از سر رضا و تسلیم و بدون بخل و تنگ نظری، هدیه ای در خور را نثار دوست می کند.
عید قربان تنها روزی از بی شماری ایام نیست تا در تعیین یک نام معنا، در قاموس واژاه های یک قوم توضیح و در فرهنگ یک آیین تفسیر شود. مردمی که هنوز فرصت زیارت حج را نیافته اند و دستان خود را نردبان نیایش می کنند و حسرت دیدار را با گل برگ های دعا، بهانه توفیق می سازند. عید قربان، یادمان همه این حسرت ها و شادی هاست.
اَلّلهُمَّ أررزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الحَرَام.


عرفه ، روز کسب معرفت

روز عرفه روز شناخت و کسب معرفت وتسلیم شدن دربرابر 

خدای رحمان  است

خدایا این عزت مرا بس است که من بنده توام.

و این افتخار مرا کافیست که تو پروردگار منی.

مرا آنچنان قرار ده که دوست میداری

ای محبوب من ! من عشق را از تو آموخته ام واینک به تمام

کائنات،حیوانات،گیاهان و همه انسانها عشق می ورزم و یقین دارم

 آنچه از تو و مظاهر دنیا بمن می رسد خیر مطلق است و تو مرا از

هر شری در امان نگه می داری.آمین

*******************************

ای انسان ! ای گل سرسبد هستی بکوش تا شکوفا گردی آنگونه

 که خدایت راضی است.